بعد از هفت سال قطع روابط و مناسبات تنش آلود ایران و عربستان وارد فضای آشتی میشوند؛ این بار موضع تنش زدایی دو طرف با میانجیگری چینیها بسیار جدیتر از قبل شده و خیلی از ناظران حتی موضوع را تقریبا تمام شده میدادند. تهران و ریاض فعلا برای ازسرگیری روابط و بازگشایی سفارتخانه ها طی دو ماه آینده توافق کردهاند. در رابطه با این توافق و تاثیرات آن با حمید حسینی، عضو اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران گفتگو کردیم. او معتقد است که سرنخ تغییرات ایجاد شده در حوزه دیپلماسی کشور را باید در مذاکرات ایران و آژانس جستجو کرد. همان مذاکراتی که کشور را از صدور قطعنامه محکومیت جدید در شورای حکام درامان داشت. او با بیان اینکه ازسرگیری روابط ایران و عربستان اثرات خود را بر بازار ارز از همان نخستین دقایق اعلام این خبر نشان داد، اظهار میدارد: « یکی از مشکلات ایران و غرب در روند احیای توافق جامع هستهای، موضوعات منطقهای و ارتباط ایران با کشورهای عربی منطقه بود که با توجه به توافق ایران و عربستان برای از سرگیری روابط، به نظر میرسد که این بند اختلافی از میز مذاکرات تهران با غرب برداشته شده باشد. » حمید حسینی همچنین در رابطه با تسخیر بازارهای نفتی ایران از سوی روسیه، چه در چین و چه در کشورهای دیگر جهان، تصریح میکند: « علی رغم حضور جدی روسها در بازار نفت و انرژی چین و هند، راه برای ما باز است. احتمالاً به این دلیل که کشورهای عربی چون عراق، به سمت بازارهایی که پیش از این تحت کنترل روسها بود سوق پیدا کردهاند و تنها جابه جایی بازار صورت گرفته است. » او معتقد است که افزایش قیمت نفت نیز بر افزایش درآمدهای نفتی ایران و کوتاه نشدن دست تهران از بازارهای جهانی این کالای ارزشمند، تأثیرگذار بوده است.
**روز جمعه اعلام شد که ایران و عربستان با مذاکرات صورت گرفتهای که با واسطهگری چینیها انجام شد تصمیم به ازسرگیری روابط و بازگشایی سفارت خانههای خود دارند. از دیدگاه جنابعالی بهبود روابط تهران و ریاض چه تأثیری بر مذاکرات ایران با دیگر کشورهای جهان از جمله مذاکرات احیای برجام دارد؟
ظاهراً سفر آقای شمخانی که منجر به اعلان این خبر شد پس از سفر آقای رئیسی صورت گرفته است. تا کنون چند کشور برای بهبود روابط ایران و عربستان واسطهگری کردهاند. پیش از این عراق به دنبال میانجیگری این روابط بود و حالا نیز چین. معتقدم برای روابط دو جانبه ایران و عربستان توافقات مثبتی صورت گرفته است و حل و فصل اختلافات تهران و ریاض نیز مقدمهای برای حل و فصل شدن مسائل و مشکلات ما با غرب خواهد بود. میدانید که یکی از موضوعات اختلافی ما با غرب همین مباحث منطقهای بود.
ادعای دخالت در کشورهای عربی که از سوی برخی از کشورهای منطقهای و فرا منطقهای عنوان میشد و همینطور لابی اعراب در غرب که مانعی برای مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا بو. اگر این سد از سر راه ما برداشته شود و طی دو ماه آینده سفارت خانههای ایران و عربستان در تهران و ریاض بازگشایی شوند در این صورت ما باید منتظر بهبود شرایط در برخی از حوزههای اقتصادی نیز باشیم. میخواهم به توئیت « مجید رضا حریری» رئیس اتاق بازرگانی ایران- چین اشاره کنم که نوشته بود: «دلارهایتان را بفروشید، درهم از امارات سرازیر میشود.» براساس آنچه رئیس اتاق بازرگانی چین نوشته است بخشی از انتظاراتی که از برجام داریم با این توافق مرتفع خواهد شد.
البته لازم است اشاره کنم که این روند از مذاکرات هفته گذشته ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی- در سفر رافائل گروسی مدیر کل این سازمان بینالمللی به تهران- آغاز و به ایجاد خوشبینی در مردم با کاهش قیمت دلار منجر شد. از آن سو سخنرانی مقام معظم رهبری و موضعگیری که نسبت به جریان «مسمومیتهای دانشآموزان» داشتند و جنایت قلمداد کردن اقدامات صورت گرفته نیز موجب کاهش تلاطمهای موجود در جامعه و بازگشت آرامش شد.
به اعتقاد بنده آنچه در روز جمعه ۱۹ اسفندماه و در واپسین روزهای سال ۱۴۰۱ صورت گرفت نیز مکمل تلاشهای صورت گرفته برای بهبود فضای کشور است. همین حالا ما شاهد کاهش قیمت دلار و رسیدن آن به رقم ۴۷ تا ۴۸ هزار تومان هستیم و احتمالاً این ارز همچنان با ریزش قیمت همراه خواهد بود؛ میدانید که قیمت دلار آثار بسیار زیادی بر اقتصاد ایران چه در حوزه خودرو و مسکن و چه حوزههایی مانند سکه و طلا دارد و با این تفاسیر امیدوار هستم که حداقل ما سال جاری را در شرایطی به پایان برسانیم که میزانی ازامیدواری در شرایط اقتصادی مردم و کشورمان به وجود آمده باشد و سال جدید را هم در وضعیت بهتری شروع کنیم.
** آقای حسینی با میاجیگری چین برای از سرگیری روابط ایران و عربستان و با توجه به نزدیکی بیش از پیش ریاض به پکن و البته جبهه شرق و همچنین ادامه جنگ اوکراین به نظر میرسد دوقطبیای هرچند نامحسوس در جهان شکل گرفته است. در یک سمت چین و کشورهای عربی چون عربستان و امارات که در حال فاصله گرفتن از ایالات متحده هستند و البته روسیه و حتی ایران قرار دارند و در سوی دیگر نیز کشورهای اروپایی به همراه آمریکا و کانادا و استرالیا هستند. البته واشنگتن اعلام کرده است که ریاض ما را از اخبار پیرامون دیدار با مقامات تهران و میانجیگری پکن برای آغاز مجدد رابطه با ایران مطلع کرده بود اما اینکه دیدارهای این مذاکرات به میزبانی چین و با وساطتت پکن انجام شده است شاید چندان مورد پسند و دلخواه غرب نباشد. از جهت دست برتر جبهه شرق بر غرب سووال میکنم.
می توان از دو منظر به ارزیابی این موضوع پرداخت. ابتدا باید ببینیم که واکنش نهایی آمریکاییها نسبت به این موضوع چه خواهد بود؟ اینکه بگویند ما میدانستیم یک موضوع است اما اینکه بگویند ما موافق این مذاکرات بودیم موضوع دیگری است. مثلاً ما به ایران توصیه کردهایم برای ادامه مذاکرات احیای برجام ابتدا به حل و فصل مسائل منطقهای خود بپردازد. در این صورت میتوان این برداشت را داشت که مذاکره با عربستان در راستای احیای توافق جامع هستهای و مذاکره با غرب بوده است یا اینکه مذاکرات تهران و ریاض به میزبانی پکن منجر به ایجاد جبهه جدیدی شده است و با توجه به اینکه موجب تقویت موضع ایران در مذاکره با غرب میشود حالا این کشورهای غربی هستند که باید به ما امتیاز دهند.
هنوز مشخص نیست که کدام یک از این سناریوها رخ داده است. بلوک جدیدی میان ایران و چین و کشورهای عربی شکل گرفته است که به نوعی به دنبال مواجه با غرب و آمریکا برای امتیازگیری است یا خیر؟ عکس العملهای روزهای آتی مقامات اروپایی و آمریکایی منجر به روشن شدن این موضوع میشود.
**با این تفاسیر فکر میکنید هزینه بهبود روابط ایران با عربستان برای ما چه خواهد بود؟ آیا این هزینهها باید به ریاض پرداخت شود یا پکن؟
ممکن است عربستان در معادلات نفتی ما نقش پیدا کند و از این جنبه منتفع شود. امارات همیشه از افزایش تجارت با ایران انتفاع داشته است و همیشه علاقهمند به بهبود روابط ایران و عربستان بوده است. در هر صورت چین هم همواره نگاهی به بازار ایران داشته است و در توافقات ما با چینیها، پکن همواره به این موضوع اشاره کرده است که در صورت عادیسازی شرایط نسبت به اجرای پروژه موردنظر اقدام میکند.
**آیا بهبود روابط ایران با عربستان با میانجیگری چین میتواند بر روند فروش نفت تهران به پکن و در یک اشل بزرگتر، کل جهان تأثیری داشته باشد؟
گزارشهای اخیر مقامات چینی نشان میدهد که طی ماههای جاری مصرف نفت پکن ۴۰۰ هزار بشکه افزایش پیدا کرده است. در این شرایط همه منتظر انتشار گزارش ماههای ژانویه و فوریه چین و میزان رشد اقتصادی و خرید نفت این کشور هستند. به نظر میرسد که پکن هنوز از ظرفیت موردنظر برای خرید بیشتر نفت خام برخوردار است. یعنی علی رغم حضور روسیه در بازار چین و تأثیر بر میزان فروش نفت ایران به این بازار- ظاهراً به جهت افزایش قیمت نفت و میعانات هنوز مشکلی برای ما ایجاد نشده است- دولت سیزدهم اعلام کرده است در ۶ ماهه نخست سال جاری ۲۹ میلیارد دلار از محل فروش نفت و گاز درآمدزایی داشته است که رقم کمی نیست.
درست است بخشی از آن به جهت افزایش قیمتها است اما این رقم در حال رسیدن به میزان درآمدهای نفتی ما طی سالهای ۹۴ و ۹۵ است که میزان فروش نفت ایران در بهترین حالت خود قرار داشت. معتقدم اینکه ما تا پایان سال ۱۴۰۱ در حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشیم تأثیر بسزایی در وضعیت اقتصادی کشور دارد و نشان میدهد که با وقایع به وقوع پیوسته راه تا حدودی برای فروش نفت ایران باز شده است. مجدداً تأکید میکنم علی رغم حضور جدی روسها در بازار نفت و انرژی چین و هند، راه برای ما باز است.
احتمالاً به این دلیل که کشورهای عربی چون عراق، به سمت بازارهایی که پیش از این تحت کنترل روسها بود سوق پیدا کردهاند و تنها جابه جایی بازار صورت گرفته است؛ در حال حاضر میزان مصرف نفت در دنیا در حدود ۳۱ میلیون بشکه است و میزان تولید نیز به همین نسبت است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟